خلاصه داستان : "مابل سیمونس" پیرزنی بامزه و دیووانه که با اسم "مادیا" هم شناخته می شود، سعی میکند ا صحنه سازی، داد و بیدا کردن و دعوا کردن الکی خانواده خود را یکجا جمع کنند تا با هم شام بخورند که...

خلاصه داستان : زمانی که "مادیا" از خواب بیدار می شود خودش را در شب هالووین می بیند و توسط ارواح، نیروهای ماورالطبیعه و زامبی ها محاصره شده و باید خودش را از این وضع بیرون بکشد و ...

خلاصه داستان : “مادیا”، “بام” و “هاتی” به یک اردوگاه خالی از سکنه حمله می کنند، اما زمانی که هیولاها آزاد می شوند این گروه باید برای زندگیشان فرار کنند…

خلاصه داستان :یک خانواده شاد در حال گذراندن زندگی عادی خود می باشند که مرگی ناگهانی رخ می دهد و مادئا باید مراسم شییع جنازه برگزار کند که ...